همش داشتم با خودم به این موضوع فکر می کردم که اگه جواب کنکور بیاد و دانشگاه قبول بشم ، چجوری میخوام از پس هزینه های تحصیلم بر بیام . اونقدر به این موضوع فکر کرده بودم که دیگه می خواستم قید درس و دانشگاه رو بزنم و برم سراغ کار ، بعد فوت پدر خدا بیامرزم ، مامانم خیاطی می کرد و خرج خونه رو به دوش می کشید اما دیگه روم نمیشد واسه دانشگامم ازش پول قرض بگیرم ، حتی روم نمی شد توی چشماش نگاه کنم . دو روز دیگه جوابای کتکور میومد و من بر عکس همه دوستام ، اصلا ازین موضوع خوشحال نبودم . یه روز که تو حیاط نشسته بودم و داشتم به بازی ماهی ها توی حوض آب نگاه می کردم ، مامانم در خونه رو باز کرد و در حالی که توی دستش یک دفترچه و چند تا برگه بود با صدای بلند فریاد زذ : احمد جان ، خرج دانشگاتم جور شد ، پدرت هنوزم که هنوزه ما رو تنها نذاشته و به فکر ما هست . . .
برچسبها: بیمه عمر, پاسارگاد, بیمه عمر و تامین هزینه تحصیل, بیمه عمر بیمه پاسارگاد, بیمه عمر و تامین آتیه, بیمه عمر و سرمایه گذاری, بیمه عمر و سپرده گذاری, خرید اینترنتی بیمه عمر, بیمه عمر, فروش اینترنتی بیمه عمر, استخدام بیمه پاسارگاد, تخفیف بیمه پاسارگاد, اخد نمایندگی بیمه پاسارگاد, بازاریابی اینترنتی بیمه عمر, مقالات آموزشی بازاریابی و فروش بیمه عمر,